اشاره:
به گزارش روابط عمومي دانشگاه؛ دکتر مجيد ضيايي فارغ التحصيل دانشگاه تهران و عضو هيات علمي دانشکده الهيات و معارف اسلامي از صاحب نظران فلسفه اسلامي است که مقالات متعددي را در اين زمينه به چاپ رسانده است. همزمان با بزرگداشت روز صدرالمتألهين از فلاسفه بزرگ اسلامي و ايراني؛ ياداشت آقاي دکتر ضيايي در اين زمينه منتشر مي گردد.
باعث خوشحالي است که جهت بزرگداشت بزرگان و حکماي جامعه ي اسلامي زمان هايي در نظر گرفته شده تا زمينه ي معرفي و آشنايي با اين حکما، نه فقط براي متخصصين و مرتبطين با اين حوزه از تفکر بلکه براي عموم مردم فراهم شود. يکي از مطالبي که به نظر مي رسد در زمان حاضر و با توجه به وضعيت علمي دانشگاه ها در رشته ي فلسفه ي اسلامي کمتر مورد توجه است و روز به روز هم بر بي توجهي به آن افزوده مي شود مسئله ي مطالعه ي متون اصيل فلسفي است.
متاسفانه آفت شرح خواني و ترجمه خواني و آن هم به صورت ناقص و موردي، در کنار جايگزين کردن مطالعات غير مستند در اينترنت و شبکه هاي اجتماعي به جاي مطالعات کتاب هاي اصيل، روز به روز بر عالم-نما شدن افراد مي افزايد و افرادي را در دامان خود مي پروراند که به ظاهر عالم و دانشمندند اما در باطن بهره اي از علم فلسفه ندارند.
جاي تاسف است که دانشجوي فلسفه حتي در مقاطع تحصيلات تکميلي به خاطر عادت به مطالعه ي شروح و ترجمه هايي که غالبا با شرح و تفسير مترجم همراه بوده و اصل وفاداري به متن در آنها رعايت نشده است، توانايي استخراج مطالب از متون فلسفي را از دست داده و در تفسير و فهم مطالب فلسفي حکماي مسلمان و بخصوص ملاصدرا، به جاي اجتهاد، دچار تقليد گرايي و پيروي از گفته هاي شارحين و شنيده ها و شايعات عام مي شود. بر اين اساس، شايعات و تفاسير شخصي و با اشتباه آميخته اي که در برخي شروح وجود دارد، کم کم به عنوان اصل حرف صدرا مشهور مي شود و در نتيجه تحريف و کج فهمي و تخيلات است که به جاي حکمت صدرايي بر اذهان و قلوب غلبه مي کند.
به جرات مي توان گفت که فلسفه ي صدرايي يک فلسفه ي عميق و کم نظير است که در جستجوي حقيقت با دقيق ترين روش هاي عقلي و ژرف نگري فلسفي توانسته است بسياري از مشکلات جهان شناسي و وجود شناسي را به خوبي حل کرده و در عين حال دستگاهي باشد که در تبيين گري علوم ديگر و تعين بخشي به موضوعات آن علوم کارا و کارآمد باشد. افسوس که اين فلسفه ي عميق در حال فروکاسته شدن به تخيلات برخي شارحين معروف و نويسندگان محبوب است و افسوس که ذهن برخي دانشجويان در اثر تربيت علمي اشتباه و شروح مغلوط به انباري از تخيلات تبديل شده است که آنچه به عنوان فلسفه در آن جاي گرفته، نه تنها با فلسفه ي صدرايي، بلکه با عقل عادي انسان نيز در تضاد و تناقض است.
راه نجات در فلسفه ي صدرايي پروراندن دانشجويان کوشا و محقق است. ما به دانشجويان و محققين پرتلاش و باهوشي نيازمنديم که با تسلط کافي بر زبان عربي و متون فلسفي صدرايي، به مطالعه و کنکاش مستقيم در آثار صدرا پرداخته و پرده از حقايق موجود درآن برداشته و غرر و فرائدي را که در متون وي فراوان يافت مي شود، از عمق درياي فلسفه شکار کرده و به جامعه عرضه کنند. تنها با فلسفه خوان ها و معلمان فلسفه ي حقيقت جو و عاري از تخيلات و توهمات است که مي توان فلسفه ي صدرا را آن گونه که بايد و شايد شناخت و شناساند.
به اميد فردايي بهتر و پروراندن دانشجويان و محققين پر تلاش و صادق