دانشگاه ايلام متعهد به ايفاي رسالت اجتماعي است
به گزارش روابط عمومي، دکتر «همايون مرادنژادي» سرپرست دانشگاه ايلام در اين سمينار با تأکيد بر نقش اجتماعي دانشگاهها، گفت: همانطور که در برنامههاي دانشگاه پيشبيني شده، ما به دنبال ايفاي نقش اجتماعي خود هستيم و بنا داريم، که در حل مسائل جامعه تأثيرگذار باشيم.
ايشان افزود: دانشگاه ايلام قصد دارد همکاريهاي بيشتري با سازمانها و دستگاههاي اجرايي داشته باشد و هر سال تعدادي از مسائل اساسي استان را شناسايي کرده و براي آنها راهکارهاي علمي و کاربردي ارائه دهد و براي رسيدن به اين هدف، برگزاري جلسات کارشناسي در حوزههاي مختلف اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در دانشگاه از اهميت ويژهاي برخوردار است.
دکتر مرادنژادي، تصريح کرد: اين جلسات به ما کمک ميکند تا بتوانيم نقش پذيري اجتماعي خود را به خوبي ايفا کنيم و به روند برنامههاي توسعه استان يک جهت کارشناسي و علمي بدهيم.
سرپرست دانشگاه ايلام بر ضرورت استفاده از ظرفيتهاي دانشگاه براي ارتقاء وضعيت اجتماعي و اقتصادي استان تأکيد کرد و خاطرنشان ساخت: دانشگاه بايد به عنوان يک نهاد تأثيرگذار در توسعه پايدار استان عمل کند و همواره در کنار جامعه و مسئولان باشد.
توسعه استان بدون پيوند با دانشگاه ممکن نيست
دکتر «عباس ميرزاد» معاون هماهنگي امور اقتصادي استانداري با تأکيد بر ضرورت پيوند عميق ميان دانشگاه و دولت، گفت: ما در ايلام منابع زيادي داريم، اما هنوز نتوانستهايم اين منابع را با تدبير و نوآوري به ثروت تبديل کنيم؛ نقش دانشگاه در اين مسير کليدي است.
وي افزود: استان منابع فراواني دارد، اما به دلايل مختلفي از جمله کمتوجهيهاي تاريخي و فقدان ايدهپردازي و پيگيري هدفمند، نتوانستهايم به بهرهبرداري مطلوب از اين ظرفيتها برسيم.
دکتر ميرزاد، تأکيد کرد: وضعيت ما مانند فردي است، که ثروت هنگفتي در گاوصندوق دارد، اما کليد آن را گم کرده است و اين کليد همان ايدهها و افکار خلاقانهاي است، که بايد از دل دانشگاهها بيرون بيايد و مسير ثروتآفريني را هموار کند.
معاون استاندار ايلام با اشاره به اهميت نقش دانشگاهها در حوزه سرمايهگذاري و توسعه اقتصادي، گفت: هر دانشگاه ميتواند بستههاي کاربردي براي سرمايهگذاري تهيه و با ارائه راهکارهاي علمي، مسير توسعه استان را هموارتر سازد. در شرايط سياسي و اقتصادي امروز، بيش از هر زمان ديگري به نوآوري، ايدهپردازي و حرکت به سوي اقتصاد دانشبنيان نيازمنديم.
دکتر ميرزاد همچنين با اشاره به ظرفيتهاي کشاورزي استان، افزود: اکنون 253 هزار هکتار از اراضي استان زير کشت قرار دارد، که 98 درصد آن آبي است، اما تنها حدود 10 درصد جمعيت ايلام در بخش کشاورزي مشغول به کار هستند، که نشانگر ناکارآمدي در بهرهوري و الگوي کشت است.
ايشان ادامه داد: با وجود انتقال آب از سامانه گرمسيري به استان، الگوي کشت هنوز بر پايه بهرهوري مناسب و صرفهجويي در آب نيست و با گسترش کشت گلخانهاي و روشهاي نوين مانند هيدروپونيک، ميتوان مصرف آب را به کمتر از نيم ليتر در ثانيه کاهش داد و ارزش افزوده بيشتري ايجاد کرد.
معاون استاندار ايلام، تصريح کرد: کشاورزان بايد به جاي کشت سنتي و پرمصرف، به سمت کشتهاي نوين و اقتصادي سوق داده شوند و در اين مسير دانشگاهها و مراکز علمي ميتوانند نقش کليدي در طراحي و اجراي الگوي مناسب ايفا کنند.
وي از برنامهريزي براي تشکيل تيمهاي تخصصي در زمينه کشاورزي، صنعت، معدن، اقتصاد، گردشگري و دانشبنيان خبر داد و گفت: با دستور استاندار و همراهي نمايندگان مجلس، جلسات تخصصي با بهرهگيري از نظر کارشناسان و دانشگاهيان برگزار خواهد شد تا مسير توسعه استان با مشارکت همگاني ترسيم شود.
تجربه شرکت تعاوني پمپاژ برقي درهشهر، نمونهاي موفق از رهبري کارآفرينانه است
در ادامه اين نشست، دکتر «حسين مهديزاده» معاون پشتيباني و منابع انساني دانشگاه ايلام با بيان اينکه تجربه ايستگاههاي پمپاژ برقي در درهشهر، نمونهاي موفق از رهبري کارآفرينانه در توسعه روستايي است، بر لزوم ورود به مرحله نوآوري، بهرهوري آب و شکلگيري زنجيره ارزش تأکيد کرد و خواستار الگوبرداري از اين تجربه براي توسعه پايدار استان شد.
دکتر مهديزاده با اشاره ورود مفهوم «کنشگري مرزي» به ادبيات توسعه و روشنفکري ايران، گفت: ما در حوزه کارآفريني نيز با مفهومي به نام کنشگري کارآفرينانه مواجه هستيم. کنشگراني که در لايههاي مختلف جامعه براي توسعه تلاش ميکنند، از معلمان، هنرمندان، اصحاب رسانه، مديران پاکدست، و کنشگران حوزههاي اجتماعي، که براي مبارزه با فقر تلاش ميکنند، که دکتر «اردشير سليماني» يکي از افراد کارآمد و مؤثر اين حوزه ميباشد.
دانشيار دانشگاه ايلام با بيان اينکه تاکنون چهار نسل براي سير تکاملي و توسعهاي دانشگاهها بيان شده است، اظهار داشت: دانشگاههاي نسل اول به آموزش اهتمام داشتند، دانشگاههاي نسل دوم پژوهش محور بودند و دانشگاههاي نسل سوم به کارآفريني پرداختند. اما امروز نيز مفاهيمي مانند دانشگاههاي هوشمند و جامعهمحور براي دانشگاههاي نسل چهارم مطرح ميباشند.
ايشان افزود: تحقيقات امروزي بايد از مرحله صرفِ تبيين و تعميم عبور کرده و به مرحله پيشبيني و کاربست برسند. محقق خوب کسي است، که به کاربرديسازي نتايج پژوهش خود نيز بينديشد. رشتههايي مثل سياستگذاري و تحقيق اقدامپژوهي، در همين راستا شکل گرفتهاند.
دکتر مهديزاده در ادامه به چرخه علم تا نوآوري پرداخت و گفت: در اقتصاد جهاني، علم بايد به فناوري و سپس به نوآوري منجر شود. نوآوري يعني فناورياي که تجاريسازي شده است. ما بايد از توليد صرف دانش فني عبور کنيم و به سمت تجاريسازي کارآمد حرکت کنيم. نمونه ساده آن، تفاوت خودروهاي داخلي ما با محصولات تويوتاست.
دانشيار دانشگاه ايلام با اشاره به اهميت بخش کشاورزي، خاطرنشان کرد: اگرچه سهم کشاورزي در اشتغال و توليد ناخالص داخلي کاهش يافته، اما همچنان در امنيت غذايي، کاهش فقر و جلوگيري از مهاجرت روستاييان نقش کليدي دارد. بهويژه امروز که با بحران آب و تغيير اقليم مواجهيم، بايد به سمت معيشت پايدار و تابآوري حرکت کنيم.
وي با تأکيد بر اينکه پروژه پمپاژهاي برقي در استان ايلام يکي از تجربههاي موفق توسعهاي است، اظهار داشت: حدود 252 تعاوني با پوشش 6900 هکتار و ايجاد حدود 6 هزار شغل مستقيم و 12 هزار شغل غيرمستقيم، خروجي اين تجربه بوده است. اين دستاورد نتيجه رهبري کارآفرينانهاي است، که سه نقش تسهيلگري، حمايتگري و هدايتگري را بهخوبي ايفا کرده است.
دکتر مهديزاده بر لزوم ايفاي نقش چهارم، يعني «منتورينگ و مربيگري» نيز تأکيد کرد و اظهار داشت: اگر اين شبکه گسترده تعاونيها به نوآوري و فناوري متصل نشود، ممکن است در همين سطح باقي بماند. ما نيازمند شبکهسازي تعاونيها، شکلگيري زنجيره ارزش متناسب با آب و خاک منطقه، و تأمين مالي براي ارتقاء بهرهوري هستيم.
ايشان با اشاره به پايداري نسبي منابع آب و خاک در محل اجراي اين پروژه، گفت: آب کالاي کمياب دهههاي آينده خواهد بود و ممکن است منبع درگيريهاي جهاني شود. بنابراين مرحله سختتري پيش روي ماست: بهرهوري آب و حفظ منابع، لذا بايد از همين حالا براي مديريت منابع آب بر طبق شرايط جديد آماده شويم.
دانشگاه ايلام پل ارتباطي پژوهش و اجرا در استان ايلام ميباشد
وي اظهار کرد: شناسايي حلقه مفقوده ميان بخش تعاون، صنعت و دانشگاه، ما را بر آن داشت تا پيوند مؤثر و مستمري با دانشگاه ايلام برقرار کنيم.
مديرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعي استان ايلام، افزود: در چارچوب اين همکاريها، نشست تخصصي آب منطقه غرب کشور با حضور 120 نفر از کارشناسان ستادي وزارتخانه و چند استان غربي در دانشگاه ايلام برگزار شد، که بيانگر همگرايي مثبت ميان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعي و اين دانشگاه است.
دکتر الياسي با اشاره به لزوم توجه همزمان به اقتصاد خصوصي، دولتي و تعاوني، تأکيد کرد: همانطور که اساتيد حوزه جامعهشناسي، کارآفريني و توسعه اشاره داشتند، بررسي تجربههاي موفق بايد سرلوحه سياستگذاريها و اقدامهاي اجرايي قرار گيرد.
وي ادامه داد: دانشگاه نقطه مرجع نوسازي و پايگاه توليد ايده براي توسعه همهجانبه است. اگر قصد دستيابي به توسعه واقعي داريم، مسير آن از دانشگاه ميگذرد.
مديرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعي ايلام، تصريح کرد: بازخواني و بهرهگيري از تجربههاي موفق گذشته، زمينهساز نوسازي و شکلگيري حرکتهاي نوين در اقتصاد مردمپايه و بهويژه بخش تعاون خواهد بود.
دکتر الياسي همچنين نقش حمايتهاي دولت در تقويت بخش تعاون را مهم دانست و افزود: وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي که خود از بدنه دانشگاهي است، نگاه ويژهاي به حوزه تعاون دارد.
ايشان تصريح کرد: فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در سال «سرمايهگذاري براي توليد» بر تقويت اقتصاد مردمپايه و تعاونيها تاکيد کرده و اين بايد نقشه راه توسعه متوازن استان قرار گيرد.
فقر مردم اينجانب را به طراحي شرکتهاي تعاوني ايستگاههاي پمپاژ برقيدرهشهر متمايل کرد
در ادامه دکتر «اردشير سليماني» طراح ايده و طرح ايستگاههاي پمپاژ برقي درهشهر از دلايل ورودش به حوزه تعاون، مسير مطالعاتي علمي، چالشهاي اداري، و نهايتاً دستاوردهاي بينظير اين پروژه سخن گفت. طرحي که امروز بيش از 12 هزار نفر را به صورت مستقيم و غيرمستقيم شاغل کرده است.
دکتر سليماني با اشاره به انگيزههاي شخصياش براي ورود به حوزه تعاون، گفت: زماني که دانشجوي ليسانس اقتصاد در تهران بودم، از ديدن وضعيت هماستانيهايي که به کارهاي سخت و پُرمشقت مشغول بودند، بسيار رنج ميبردم. فقر را لمس کرده بودم و اين برايم آزاردهنده بود. به همين دليل، تصميم گرفتم وارد عرصهاي شوم، که بتوانم به طور علمي و عملي در مسير فقرزدايي گام بردارم.
ايشان ادامه داد: با وجود پذيرش در بانکها و نهادهاي ثروتمند، آگاهانه وارد بخش تعاون شدم. در سازمان برنامه و بودجه، پيشنهاد دادم پروژهاي مطالعاتي را با عنوان دلخواه خودم انجام دهم. پس از موافقت، طي يکسالونيم، ماتريسي طراحي کردم با 73 ستون (متغير) و 32 سطر، که شامل شاخصهايي از جمله آب، خاک، سواد، نگرش، تاريخچه اجتماعي، سطح توانايي، محل تحصيل و ... بود. تحليل اين ماتريس نشان داد، که بيشترين بازده سرمايهگذاري در استان ايلام، مربوط به حوزه آب و خاک است. نرخ بازگشت سرمايه در اين بخش بهطور ميانگين 73 درصد بود، در حالي که نرخ بازدهي بسياري از طرحها در آن زمان تنها 25 درصد بود.
او با تاکيد بر نقش مطالعات ميداني در طراحي دقيق طرح، افزود: براي تمام شهرستانها اين بررسي را انجام دادم و متوجه شدم سرمايهگذاري در آب و خاک نهتنها علمي بلکه اقتصادي است. با حمايت مديرکل وقت تعاون استان، که انساني باسواد و توسعهگرا بود، توانستيم مسير را باز کنيم. همکاري يک متخصص خاکشناسي، آقاي مهندس پيري، نيز بسيار مؤثر بود.
دکتر سليماني در ادامه تشريح کرد: پيشنهاد من اين بود که برقرساني به طول 36 کيلومتر از ابتداي درهشهر تا پاييندست، در امتداد رودخانه سيمره، انجام و ايستگاههاي پمپاژ برقي بر آن سوار شوند. با وجود مخالفتها و نبود اعتبارات استاني، با تلاش شبانهروزي تيم ما و با استقرار 45 روزه کنار رودخانه، توانستيم اين شبکه برق را احداث کنيم. برآورد ما نشان ميداد، که براي اجراي کامل طرح به 16 مگاوات برق نياز است، در حالي که کل برق موجود فقط 8 مگاوات بود. نهايتاً موفق شديم دو و نيم ميليارد تومان از برق منطقهاي غرب کشور جذب و پروژه را اجرا کنيم.
وي افزود: طرح با ايجاد 87 شرکت تعاوني آغاز شد و امروز با 252 تعاوني فعال در شهرستانهاي درهشهر، دهلران، شيروان و چرداول، چيزي حدود 550 ليتر آب در ثانيه منتقل ميشود. اين يعني احياي اراضي خشک، توسعه اشتغال و شکلگيري يک زنجيره اقتصادي متکي بر دانش و همت.
دکتر سليماني، افزود: برنامه ما فقط پمپاژ آب نبود. طرحهاي مکملي چون راهاندازي مرغداريها در کنار ايستگاههاي پمپاژ طراحي شده بود تا بتوان از فضولات مرغ بهعنوان کود ارگانيک استفاده کرد و نيازي به کودهاي شيميايي نباشد. برق و ترانس آماده بود، نيروي انساني علاقهمند هم داشتيم؛ اما متأسفانه ادامه طرح در آن زمان متوقف شد.
او با تأکيد بر اينکه هنوز هم اين طرح بعد از بيش از دو دهه، فعال و پربازده است، گفت: من از رنج فقر شروع کردم، اما تلاش کردم طرحي علمي، اجرايي و پايدار را براي منطقهام پياده کنم. اکنون بيش از 12 هزار نفر بهصورت مستقيم و غيرمستقيم درگير فعاليتهاي مرتبط با اين پروژه هستند.
دکتر «اردشير سليماني» صداي طبقات فرودست را به فرادستان رساند
دکتر «هوشنگ طاهري» فرماندار درهشهر فرماندار، اظهار داشت: ايجاد ايستگاههاي پمپاژ برقي کشاورزي در اين شهرستان، آغاز يک تحول توسعهاي مهم بود، اما براي جهش اقتصادي منطقه، اجراي طرح تجميع ايستگاهها و آبي کردن شش هزار هکتار زمين ديم ضروري است.
وي با اشاره به پيشينه تاريخي اين منطقه، گفت: يکي از کهنترين مناطق ايران است. تپههاي اطراف مسير ايلام به درهشهر داراي بيش از 15 قنات با قدمتي چند هزار سالهاند. در متون تاريخي مانند تجاربالامم و حتي در اوستا، نابودي قناتها توسط افراسياب به عنوان عملي تبهکارانه ذکر شده است، که نشان از جايگاه حياتي آب در فرهنگ ايراني دارد.
دکتر طاهري با بيان اينکه درهشهر داراي 16 هزار هکتار زمين کشاورزي است، که تنها 4500 هکتار آن آبي است، ادامه داد: باقي زمينها ديم است و مردم سختکوش اين منطقه بهصورت مستمر در چهار فصل در حال کار هستند. با اين وجود، نبود منابع آبي، کشاورزي را به شدت آسيبپذير کرده است. به عنوان نمونه، با وجود افزايش 300 درصدي برداشت کلزا در سال جاري، در حوزه گندم با کاهش حدود 40 درصدي مواجه بوديم.
فرماندار درهشهر با تأکيد بر ضرورت توسعه پمپاژهاي برقي، گفت: پروژه ايجاد ايستگاههاي پمپاژ توسط دکتر سليماني اقدامي مؤثر بود، اما کافي نيست. سه سال است، که طرح مطالعاتي تجميع پنج ايستگاه پمپاژ از عباسآباد در غرب انجام شده و جانماييها نيز مشخص است. اجراي اين پروژه ميتواند ششهزار هکتار زمين ديم را آبي کند و تحولي اساسي در اقتصاد منطقه ايجاد نمايد.
وي اظهار اميدواري کرد، که اين پروژه ذيل طرحهاي ملي قرار گيرد و گفت: اين طرح آماده اجراست، اما نياز به ارادهاي در سطح استان و کشور دارد، تا بتوان هر ساله بودجهاي براي آن تخصيص داد.
دکتر طاهري همچنين با اشاره به تأثير مستقيم کشاورزي بر وضعيت اجتماعي و رواني مردم منطقه افزود: در جلسهاي با کميسيون کشاورزي مجلس اعلام شد، که حال مردم جنوب ايلام بهويژه درهشهر به کشاورزي وابسته است. کاهش بازدهي کشاورزي باعث فشار رواني و اقتصادي ميشود. در سالهاي اخير خوشبختانه آمار خودکشي کاهش يافته، اما اين کاهش هنوز پايدار نيست و يکي از راههاي مقابله با آن، تقويت اشتغال و درآمدزايي از طريق کشاورزي پايدار است.
او با بيان اينکه خوشحالم، که در واپسين روزهاي مسئوليتم در فرمانداري در چنين نشست علمي و اثربخشي حاضر هستم و اين جلسه، مصداق يک اتفاق مثبت و اميدبخش در مسير توسعه شهرستان دانست و افزود: دکتر اردشير سليماني يکي از «کنشگران مرزي» است. کنشگر مرزي کسي است، که بين حاکميت و مردم ارتباط برقرار ميکند و صداي طبقات فرودست را به فرادستان ميرساند و دکتر سليماني چنين نقشي را به خوبي ايفا کرده است.
اين طرح نمونهاي موفق از ترکيب عناصر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است
دکتر «يارمحمد قاسمي» استاد تمام دانشگاه ايلام در تحليلي جامعهشناسانه از پروژه توسعهاي در نوار سيمره، اين طرح را نمونهاي موفق از ترکيب عناصر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دانست و تأکيد کرد: اين نوع توسعه، جوامع محلي را از فقر و خمودگي به سمت مشارکت، اميد و پويايي سوق ميدهد.
دکتر قاسمي اين طرح را نمونهاي مؤثر از توسعه اقتصادي تلفيقي دانست، که توانسته نه تنها زيرساخت معيشتي بلکه ساختارهاي ذهني، اجتماعي و فرهنگي جامعه روستايي منطقه را دگرگون کند.
او با اشاره به اينکه توسعه صرفاً اقتصادي نيست، بلکه حاصل يک سنتز از مؤلفههاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است، افزود: توسعهاي که تنها بر بعد اقتصادي متمرکز باشد، ناقص است. آنچه در پروژه سيمره رخ داد، عبور از توسعه صرف اقتصادي و رسيدن به يک ديناميسم اجتماعي - فرهنگي بود، که منجر به تحولات عميق در معيشت، سرانه زندگي، و امنيت وجودي ساکنان منطقه شد.
استاد تمام دانشگاه ايلام با تمجيد از دکتر «اردشير سليماني»، گفت: عزم آهنين يک جوان دردمند، که بخش زيادي از عمر خود را صرف اين پروژه کرد، موجب شد تا با همراهي محلي و مساعدت سازمانهاي مرتبط، الگويي از توسعه بومي شکل گيرد.
اين جامعهشناس با اشاره به نظريههاي توسعه از جمله تئوري «کوچک زيباست» اثر «شوماخر» و پژوهشهاي ارزششناسانه «اينگلهارت»، تصريح کرد: بر اساس چارچوبهاي نظري توسعه، پروژهاي مانند سيمره باعث گذار از ارزشهاي صرفاً مادي به سمت امنيت هستيشناختي و مشارکت اجتماعي شده است. در واقع، اين پروژه مصداق روشن خروج يک جامعه از خمودگي و نااميدي به سمت پويايي و نشاط اجتماعي است.
دکتر قاسمي در بخش ديگري از سخنان خود، گفت: پيمايشهاي اجتماعي نشان ميدهند، که در گذشته، روستاييان اين منطقه در فقر، بدهکاري، انزوا و نوميدي زيستهاند. اما اکنون به دليل اين توسعه کيفي، نه تنها سطح درآمد افزايش يافته بلکه تقاضاهاي اجتماعي و مدني در حال بروز است. اين يعني عبور از نيازهاي اوليه و شکلگيري يک جامعه آماده مشارکت.
استاد تمام دانشگاه ايلام خاطرنشان کرد که نام دکتر سليماني در تاريخ توسعه ايلام ماندگار خواهد ماند و افزود: ما نياز به حرکتهاي توسعهمحور از دل جامعه داريم، نه توسعههاي فرمايشي که از بالا تحميل ميشوند.
تعاونيها زمينهساز افزايش سرمايه اجتماعي هستند
دکتر «عباس آزادي» استاديار گروه آموزشي اقتصاد دانشگاه ايلام با تبيين ديدگاههاي علمي و نظري نهادگرايان، به بررسي نقش مؤثر تعاونيها در توسعه اجتماعي و اقتصادي و همچنين دلايل شکست آنها در ايران پرداخت و با اشاره به تجربه موفق دکتر «اردشير سليماني» در سال 1377، خواستار بازنگري در نگاه حاکميتي به مدلهاي موفق تعاوني شد.
دکتر آزادي تصريح کرد: نهادگرايان برخلاف ليبرالها و سوسياليستها که توسعه را از دريچه بازار يا دولت ميبينند، توسعه را از منظر سرمايههاي اجتماعي، تعاملات انساني و شبکههاي ارتباطي مينگرند. آنها بر اين باورند، که توسعه نه از منابع فيزيکي، بلکه از دل نهادهاي اجتماعي برخاسته از مشارکت و اعتماد انساني شکل ميگيرد؛ مفهومي که در تعاونيها متبلور است.
وي با اشاره به نمونهاي از تجربه موفق تعاوني در ايلام، افزود: در سال 1377، جواني 33 ساله به نام دکتر «اردشير سليماني»، موفق شد با طرحي بينظير زمينه اشتغال بيش از 12000 نفر را بهصورت مستقيم و غيرمستقيم فراهم آورد. اين اقدام ميتوانست نقطه آغاز توسعه ايلام باشد، اما متأسفانه ظرفيت آن بهدرستي درک و ادامه نيافت.
استاديار دانشگاه ايلام، تعاونيها را واسطهاي ميان نهادهاي رسمي و غيررسمي معرفي کرد و گفت: بر اساس ديدگاه «داگلاس نورث»، برنده نوبل اقتصاد، نهادها ميتوانند هزينههاي مبادله را کاهش دهند. تعاونيها دقيقاً چنين کارکردي دارند و در حل معضل اقدام جمعي، که توسط «الينور استروم» مطرح شد، نيز بسيار مؤثر بودهاند.
دکتر آزادي با ارجاع به نظريه رابرت پاتنام درباره سرمايه اجتماعي خاطرنشان کرد: تعاونيها از طريق ايجاد اعتماد، تعامل و شبکهسازي، سرمايه اجتماعي را تقويت ميکنند. افزايش سرمايه اجتماعي منجر به کاهش فساد، افزايش بهرهوري و کاهش تعارضات اجتماعي ميشود.
عضو هيأت علمي دانشکده علوم انساني در ادامه، به نقش تعاونيها در توانمندسازي اقشار محروم پرداخت و اظهار داشت: آمارتياسن، برنده جايزه نوبل، در حوزه نهادگرايي تأکيد دارد که توسعه از مسير توانمندسازي محرومان ميگذرد. تجربه دکتر سليماني نيز گواهي بر اين ديدگاه است؛ او در سال 77 به کشاورزان بدون هيچ آوردهاي اعتماد کرد، آنها را به بانک معرفي کرد و طي يک هفته صاحب کسبوکار شدند. امروز برخي از آن افراد به کاميوندار و توليدکننده بزرگ تبديل شدهاند.
دکتر آزادي به نقش تعاونيها در ارتقاي نهادي نيز اشاره کرد و گفت: «بر اساس ديدگاههاي عجماوغلو، رابينسون و ويليامسون، تعاونيها با ساختار غيرسلسلهمراتبي و مبتني بر تصميمگيري افقي، ميتوانند خلاهاي نهادي را در سطح ملي پر کنند؛ همانگونه که در کشورهايي مانند برزيل، نپال، هند و برخي مناطق آفريقا اتفاق افتاده است.
ايشان همچنين به اهداف مغفولمانده اصل 44 قانون اساسي اشاره کرد و افزود: طبق اين اصل قرار بود 40 درصد اقتصاد کشور در اختيار تعاونيها باشد که هرگز محقق نشد. از سوي ديگر، با وجود پيشبيني اختصاص 25 درصد اقتصاد به بخش خصوصي تا پايان برنامه پنجم توسعه، امروز بيش از 85 درصد اقتصاد در اختيار دولت است که نشان از ناکارآمدي سياستهاي کلان دارد.
دکتر آزادي به پاسخ سؤال کليدي نشست پرداخت و گفت: تعاونيها زماني شکست ميخورند که توسعه راهبردي نداشته باشيم. در کشورهاي در حال توسعه، مديران اغلب فاقد ترکيب توأمان دانش، انگيزه و جسارتاند. اگر مدير فقط دانش داشته باشد اما بيانگيزه باشد، رکود و فساد پنهان پديد ميآيد. اگر انگيزه داشته باشد اما دانش نداشته باشد، سوءاستفاده از منابع رخ ميدهد. اگر جسارت داشته باشد ولي فاقد دانش و انگيزه باشد، خودش مفسد خواهد شد.
استاديار دانشگاه ايلام با اشاره به تجربه ايلان ماسک که از نقش راهبردي دولتي در آمريکا کناره گرفت، نتيجهگيري کرد: دغدغه کاهش هزينهها حتي در نظامهاي سرمايهداري هم بهدرستي جدي گرفته نميشود. بنابراين در کشورهاي در حال توسعه نيز تا زماني که نظام مديريتي اصلاح نشود، سياستهاي توسعهاي محکوم به شکست خواهند بود.
اين پروژه يک الگوي اجتماعي و فرهنگي موفق در توسعه پايدار است
دکتر «علي ايار» جامعه شناس و مدرس گروه آموزشي علوم اجتماعي دانشگاه ايلام با تأکيد بر نقش تاريخي اين طرح در کاهش فقر و تقويت سرمايه اجتماعي در جنوب ايلام، آن را نمونهاي بومي از رويکرد وارونهسازي سياستهاي اقتصادي رايج دانست و خواستار تداوم و الگوسازي از آن شد.
دکتر ايار به تحليل علمي و تجربي پروژه توسعهاي سيمره پرداخت و گفت: بيش از يک دهه درباره فقر و توسعه در زاگرس مياني مطالعه کردهام. از استانهاي مختلف اين منطقه بازديد ميداني داشتم و تجربه منحصربهفردي که در استان ايلام، بهويژه جنوب استان، رخ داده را مستند کردهام. اگر اين تجربه تداوم يافته بود، امروز شاهد اين سطح از فقر، بيکاري و آسيبهاي اجتماعي در غرب کشور نبوديم.
او با اشاره به مفهوم تحوليافته توسعه از منظر جامعهشناسي اقتصادي، اظهار داشت: از نگاه کلاسيک، توسعه معادل رشد اقتصادي در نظر گرفته ميشد، اما تجربه ثابت کرده که رشد صرف، بدون توجه به توزيع و عدالت اجتماعي، شکاف فقر را عميقتر ميکند. ما همزمان با ارتقاي شاخصهاي اقتصادي، افزايش آسيبهاي اجتماعي را نيز شاهد بوديم.
دکتر ايار تجربه پروژه سيمره را مشابه تجربه «محمد يونس»، اقتصاددان بنگلادشي و بنيانگذار بانک گرامين، دانست و توضيح داد: يونس معتقد بود اگر يک سياست جواب نميدهد، بايد وارونهاش کرد. او به فقرا وام داد، برخلاف منطق رايج اقتصادي که آنها را فاقد توان بازپرداخت ميدانست. او به انسان بهعنوان موجودي نيکسرشت و کارآفرين نگاه کرد و نشان داد که با تغيير زمين بازي، ميتوان توسعه را ممکن ساخت.
اين جامعهشناس به دلايل ناکامي سياستهاي توسعه در ايران اشاره کرد و بيان داشت: ما بارها در دام تقليد طوطيوار از مدلهاي توسعه افتادهايم. از ساخت کارخانه و سازهها در دوره پهلوي گرفته تا اجراي سياستهاي تعديل اقتصادي در دهه 70، بدون توجه به اقتضائات بومي. توسعه نيازمند فهم هستيشناسي نهادها و فرهنگ محلي است.
وي افزود: در روشهاي نوين سياستگذاري، مانند مدل POSTEL، بايد پيامدهاي يک پروژه بر سياست، اقتصاد، اجتماع، فناوري، محيطزيست و حقوق بررسي شود. من اين مدل را در پروژه سيمره با تکنيک CEPOSTEL توسعه دادم و به بررسي همهجانبه پيامدهاي آن پرداختم.
دکتر ايار نتايج مطالعات خود را اينگونه برشمرد:
1-اشتغالزايي مستقيم براي 12500 نفر و غيرمستقيم براي 6700 نفر
2-توسعه زيرساختهاي برق در منطقه بدره
3-کاهش سالانه 70 هزار ليتر آلودگي نفتي به رودخانه سيمره
4-افزايش صنايع تبديلي از يک مورد به 13 مورد در شهرستان
5-کاهش نارضايتي سياسي و افزايش سرمايه اجتماعي
6-حفظ روحيه سختکوشي و افزايش مشارکت فرهنگي کشاورزان.
دکتر ايار، يادآور شد: وقتي يک جامعه از پروژهاي منتفع ميشود، فاصله دولت - ملت کم ميشود. نارضايتي سياسي کاهش مييابد و احساس تعلق افزايش مييابد. اين همان چيزي است، که در درهشهر شاهد بوديم.
ايشان تأکيد کرد: اگر پروژهاي در نيمه تخريب باشد، بايد آن را اصلاح يا متوقف کرد؛ اما اگر در نيمه بالندگي است، بايد حفظ و تقويت شود. تجربه سيمره از نوع دوم است. اين پروژه، نه فقط يک طرح عمراني، که يک الگوي اجتماعي و فرهنگي موفق در توسعه پايدار است.
© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است