رئيس دانشگاه ايلام با تشريح مجموعهاي از چالشهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در شهرستانهاي استان ايلام، گفت: بسياري از مناطق ايلام در فقر جدي زيرساختهاي فرهنگي و اقتصادي به سر ميبرند و تا زماني که الگوهاي توسعه جايگزين تدوين نشود، شکاف ميان مرکز و شهرستانها عميقتر خواهد شد.

به گزارش روابط عمومي، دکتر «همايون مرادنژادي» رئيس دانشگاه ايلام در جلسه شوراي برنامهريزي استان ايلام، که صبح روز شنبه اول آذر ماه 1404 در محل سالن شهيد رجايي استانداري برگزار شد، با اشاره به وضعيت نامتوازن توسعه در استان ايلام، اظهار داشت: اگر بخواهيم مقايسهاي دقيق داشته باشيم، در بسياري از شهرستانها حتي حداقل زيرساختهاي فرهنگي وجود ندارد. واقعيتي که امروز با آن روبهرو هستيم اين است، که يک شهروند در برخي مناطق نميداند، براي صرف يک ساعت اوقات فراغت بايد به کجا مراجعه کند. نبود سالنهاي استاندارد، کانونهاي هنري، فضاهاي فرهنگي و محيطهاي جمعي، عملاً مردم را از تجربههاي فرهنگي و اجتماعي محروم کرده است.
ايشان با تأکيد بر اهميت نقش فرهنگ در کاهش آسيبهاي اجتماعي، افزود: هنر و فرهنگ، عميقترين لايه توسعه انساني را ميسازند. هر جا زيرساخت فرهنگي ضعيف است، آسيبهاي اجتماعي و فاصلههاي طبقاتي نيز بيشتر ميشود. در تهران، حتي در ضعيفترين محلهها نيز بهنوعي دسترسي فرهنگي وجود دارد، اما بسياري از شهرستانهاي ما چنين کمينهاي هم ندارند.
دکتر مرادنژادي گفت: اين شکاف تنها در حوزه فرهنگ نيست، در حوزه مديريت شهري و شهرداريها، نگاه توسعهمحور هنوز نهادينه نشده و شهرهاي کوچک در رقابت نابرابر با مراکز استان قرار دارند. اگر قرار است شرايط بهبود يابد، بايد ساختار برنامهريزي شهري بازنگري شود؛ چون شهرستانها با کمبود امکانات و زيرساختهايي مواجهاند که حتي پاسخگوي نيازهاي اوليه شهروندان نيست.
به گفته او، ميزان توسعهيافتگي يک منطقه تنها با شاخصهاي کمي قابل سنجش نيست و بايد کيفيت زندگي مردم نيز سنجيده شود.
رئيس دانشگاه ايلام بيان کرد: تفاوت اقتصادي ميان تهران و ساير استانها فقط نتيجه تمرکز امکانات نيست؛ بخشي از اين اختلاف ناشي از نوع توسعه و برنامهريزياي است که در دهههاي گذشته شکل گرفته است. بسياري از شهرستانهاي ما نه صنعت پايدار دارند و نه خدمات گسترده؛ بنابراين توان ايستادگي اقتصادي آنها پايين است.
دکتر مرادنژادي با اشاره به پژوهشي که خود انجام داده است، گفت: در اين مطالعه مشخص شد که شهرستان سيروان در حوزه صنعت، وضعيت نسبتاً مناسبي دارد، اما بررسيها نشان ميدهد صنايع بزرگ الزاماً موجب افزايش رفاه عمومي نشدهاند. نمونه مشخص آن کارخانه سيمان است؛ صنعتي که مصرف سنگين آب و برق دارد، اما سهم واقعي مردم منطقه از مزاياي آن محدود است.
ايشان تأکيد کرد: اگر توسعه صنعتي در نهايت به رضايت مردم و بهبود کيفيت زندگي منجر نشود، نميتوان آن را توسعه دانست. توسعه بايد خود را در توزيع درآمد، اشتغال پايدار، افزايش خدمات عمومي و ارتقاي رفاه اجتماعي نشان دهد. صرف وجود يک صنعت يا زيرساخت بزرگ، مساوي با بهرهمندي مردم نيست.
رئيس دانشگاه افزود: در برخي شهرستانها حتي با وجود استقرار صنايع بزرگ، هنوز جوانان با بيکاري دست به گريباناند. بايد ديد اين صنايع چه ميزان تأثير واقعي بر زندگي مردم گذاشتهاند.
دکتر مرادنژادي با اشاره به عملکرد سازمان مديريت و برنامهريزي گفت: در کنار دادههاي آماري، بايد دادههاي کيفي نيز وارد فرايند سياستگذاري شود. ممکن است يک شهرستان براساس شاخصها توسعهيافته محسوب شود، اما رضايت مردم و کيفيت تجربه زيسته آنها چيز ديگري باشد. اين دو وجه بايد در کنار هم ديده شوند.
وي با اشاره به مناطق نفتخيز و مرزي استان اظهار کرد: در دهلران و برخي نقاط ديگر، زيرساختهاي نفتي و صنعتي بزرگ وجود دارد. اما آنچه بايد بررسي شود، ميزان بهرهمندي مردم محلي از اين ظرفيتهاست. وقتي صنايع پاييندستي شکل نگيرد و ارزش افزوده در منطقه باقي نماند، مردم سهمي از ثروت ايجادشده نخواهند داشت.
رئيس دانشگاه ايلام اضافه کرد: صنايع پاييندستي نفت ميتوانند اشتغالآفرين باشند، اما توسعه آنها کُند پيش ميرود هرچند برخي پروژهها اشتغال قابلتوجهي ايجاد کردهاند، اما در کنار مزايا بايد مسائل زيستمحيطي و پيامدهاي اجتماعي نيز جدي گرفته شود.
دکتر مرادنژادي تأکيد کرد: توسعه واقعي زماني محقق ميشود که مردم احساس رضايت، امنيت اجتماعي، فرصت برابر و دسترسي به امکانات فرهنگي و اقتصادي داشته باشند. شهرستانهاي استان ايلام هنوز راه زيادي تا رسيدن به اين سطح دارند و لازم است در سياستگذاريها، نگاه جديدي مبتني بر واقعيتهاي ميداني، پژوهشهاي دقيق و نيازهاي مردم اتخاذ شود.
© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است