به گزارش روابط عمومي دانشگاه ايلام، متن بيانيه بسيج دانشجويي به شرح ذيل است.
«بسم الله الرحمن الرحيم»
به نام پروردگار جلالي که فلسطين و غزه را مادر برکت و قبله و قطبنمايي براي دل قرار داد، که ما را ميان خنده درختان زيتون پيوند دهد و با کوفيهي پيروزي گرممان کند. براي منارههايش و سرودهاي کليساهايش دعا ميکنيم، و يک داروي معنوي ميگيريم و به آن بسمله مريم ميگوييم وقتي خرما تازه ميخورد، تا چشمان ما به مژده سعادت آنان و منجي عيسي عليهالسلام خشنود گردد. عيسي، برکت و پاداش خداوند براي پيام پيروزي شماست.
«ما مظلومين هميشهي تاريخ، محرومان و پا برهنگانيم، ما غير از خدا کسي را نداريم و اگر هزار بار قطعه قطعه شويم دست از مبارزه بر نميداريم» از اين پيام رهبر کبير انقلاب، امام خميني (ره)، صداي ستمديدگان به گوش ميرسد؛ گريه کودکان يتيم، زمزمه مادران دردمند و خواهش مظلومان عالم که تمام آزادگان جهان را براي نجات خود از چنگال ظلم فرا خواندهاند. ثمرهي اين انديشه عظيم، درختي تنومند به نام انقلاب اسلامي است، که با تمام يقين، در برابر استکبار قد علم کرده است. انقلاب اسلامي، آواي حمايت از مظلومان و تبلور تمام آرمانهاي بزرگي ست که در جبهه حق عليه باطل در صفحات تاريخ رقم خورده است. همان انقلابي که امامش فرمود: «ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. همين وظيفه است، که اميرالمؤمنين (ع) در وصيت به دو فرزند بزرگوارش تذکر ميدهد و ميفرمايد : وَ کُونا لِلظّالِم خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً»
آري به راستي اين جبهه حق و باطل است و بيشک دانشجو همان کسي است، که در حساسترين برهههاي تاريخ در خط مقدم آن ايستاد؛ همان دانشجويي که در 16 آذر 1332، در همين دانشگاهها و در همين دانشکدگان در خون خود غلتيدند و براي هميشه نام دانشجو را قرين ضديت با هرگونه استکبار و استبداد کردند و اين تاريخ را به نام خود پيوند زدند. همان دانشجويي که فرزند خميني بود و در 1357 نه تنها بهمن حادثهها را با آتش روحيه انقلابي خود گداخت و استکبار جهاني را در قالب شرقي و غربيش، به چالش کشيد، بلکه فرياد شهيدانش در گوش زمان پيچيد و آغازگر حرکت عظيمي شد که يک به يک از عراق و سوريه و يمن و لبنان تا تونس و نيجريه و بحرين را فراگرفت و به نشاني، از اراده مستضعفين در عالم بدل شد.
مسئله فلسطين، همان مسئله اول جهان اسلام است، که امامين انقلاب ما سال هاست انگشت اشاره به سمتش گرفته اند، هماني که امام خميني (ره) گفتمانش را در روز قدس بنا گذاشت و در پس سالها فرياد زدن اين آرمان توسط فرزندانش و دست برنداشتن از آن و تن ندادن به خيانت عادي سازي، حالا امروز در خيابانهاي تمام دنيا هر روز، روز قدس و هر زمان صحبت از فلسطين است.
اي مردم، در سمت درست تاريخ بايستيد!
زماني که بمبها بر سر روياي کودکان غزه آوار ميشوند، زماني که خانهها به تلي از خاک بدل ميشوند و آرزوها و زندگيها در آتش جنگ ميسوزند، زماني که ديگر تعداد شهدا را نه به نفر بلکه به خانواده ميشمارند، در سمت درست تاريخ بايستيد. از سازمان ملل که جز ابراز نگراني کاري نميکند، انتظار بيشتري نميرود. از «يونيسف» که جز شستشوي مغز کودکان براي آيندهاي در دست استکبار، کاري نميکند، انتظاري نميرود. از سازمان جهاني بهداشت که سردخانه شدن بيمارستانها را ميبيند و کاري براي هزاران شهيد و مجروح نميکند، انتظاري نميرود. از شوراي امنيت که در آن قاتلان با يک وتوي ساده به سگ هارشان اجازه دريدن جان هاي گرامي را ميدهد انتظاري نميرود. تعجبي نيست اگر در پشت سر اين ماشين جنگي و جناياتش، فرانسه که روي سرهاي بريده مبارزان الجزايري آواز آزادي ميخواند، انگليس که با خون و استخوان مردم آفريقا ديوار کاخهايش را بنا کرده و ايالات متحده که بزرگترين جاني جنگي تاريخ است را ببينيم. اسرائيل فرزند نامشروع اتحاد شرارت بار همين استعمارگران است و واي بر حکام و دولتهايي که در اين خون ريزيها خود را شريک اين قاتلان ميکنند.
واي اگر ببينيم و سکوت کنيم؛ وقتي عربستان صبح در بيانيهاي جنايات اسرائيل را محکوم و شب هنگام موشکهاي يمني را که رژيم غاصب را هدف گرفتهاند، منهدم ميکند. وقتي رييس جمهور ترکيه براي فلسطين چفيه مياندازد و همزمان پول نفتي که به رژيم صهيونيستي فروخته را ميشمارد. وقتي در نشست سران اسلامي، امارات براي غزه ابراز نگراني ميکند و روز ديگر سلاحهاي آمريکايي از پايگاههاي نظامياش براي کشتن کودکان غزه فرستاده ميشوند. وقتي قطر براي فلسطين کمک ميفرستد، اما با آمريکاييها براي بستن راههاي تأمين مالي حماس برنامه ميريزد. وقتي مصر از بمباران رفح گله ميکند، اما بدون اجازه آمريکا اجازه عبور يک کاميون هم از آن نميدهد. وقتي جمهوري آذربايجان سکوت ميکند، اردن وسط بازي ميکند و جنبش فتح جوانان کرانه باختري را دستگير ميکند. واي اگر اين مضحکه عام را ببينيم و در برابرش تنها کارمان تجمع و شعار باشد.
بايد شريانهاي حياتي اسرائيل قطع شود. نفس اين هيولا را بايد بريد. خواه با تحريم و فشار اقتصادي مستقيم و غيرمستقيم، خواه با هزينهسازي براي کشورهايي که با اسرائيل همچنان عادي مراوده دارند. افکار عمومي جهان و بي تابي ملتهاي مسلمان، ميتوانند موج خروشاني باشند که سيلش بر پيکرهي اسرائيل، زخم کاري بزند. عزم ميخواهد. عزمي که جمهوري اسلامي ايران بايد پرچمدار و محقق کنندهاش باشد.
بايد گفت و گفت و نگذاشت درد فلسطين يک لحظه کمرنگ يا فراموش يا عادي شود. اسرائيل آنقدر ديوانه وار خواهد کشت و آنقدر ديوانه وار بمباران خواهد کرد، که جناياتش عادي شود. کاري که در اين هفتاد و پنج سال کرده و ما دانشجويان بسيجي در سالروز شهادت آزاد مرداني که با خون خود، خط مبارزه با استکبار را بر تن ديوارهاي دانشگاه ماندگار کردهايم و در آغاز سومين ماه از آغاز نبرد «طوفان الاقصي»، اينجا ايستادهايم تا تکرار فرياد رساي فلسطين آزاد، از بهر تا نحر باشيم. تا با تکرار آنکه 16 آذر متعلق به دانشجوي ضد آمريکايي و ضد استکباري است و با يادآوري آن که دانشجو موذن و روح آزاده و وجدان بيدار جامعه است، همه را از جمله استاد و دانشجو، سياستمدار و بازاري را، معلم و هنرمند را به گفتن از فلسطين و براي فلسطين دعوت کنيم.
عليه متحدان اسراييل از افراد تا حکومتها تا شرکتها، کاري کنيد. بيشتر از نشست و بيانيه و موضعگيري. براي رزمندگان فلسطيني در غزه و کرانهي باختري کاري کنيد. براي روايت درست ماجراي غزه کاري کنيد. براي فلسطين، براي عاشوراي امروز، هر چقدر کار کنيد کم است و باز هم بايد کاري کنيد. تا روزي که تمام فلسطين آزاد شود دست از تکاپو برنداريد و براي فلسطين کاري کنيد.
و من الله التوفيق
بسيج دانشجويي دانشگاه ايلام
© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است