دانشجو و دانشگاهيان در آئينه نگاه امام و هبري
خبرگزاري فارس: بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي اعتقاد داشت كه دانشجويان و اساتيد متعهد با تمام توان و قدرت در شناسايي عوامل فساد كوشش كرده و محيط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاك كنند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، 16 آذر، روز دانشجو و نماد مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودكامگي به شمار ميرود.
16 آذر در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت شده است و سندي براي آزاديخواهي و مبارزه ضدامپرياليستي ايرانيان به خصوص دانشجويان با شرق و غرب است و براي هميشه در اذهان اين ملت باقي خواهد ماند.
اهميت اين روز ما را بر آن داشت تا به بازخواني نظرات بزرگان درباره جايگاه دانشجو و دانشگاه و همچنين رسالت دانشگاهيان بپردازيم كه در گام اول نظرات بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي را بازخواني ميكنيم:
* اگر دانشگاهمان اداره نشود، كارمان زار است
و ما اگر دانشگاهمان اداره نشود، كارمان زار است! دانشگاه، تمام مسائل به دست دانشگاه است. يعني اين دو تا قطب دانشگاه و روحاني همه مقدرات مملكت تو مشت اينهاست. دانشگاهي، دانشجو، چه دانشجوي قديمي، چه دانشجوي جديد. همه مسائل توي دست اينها بايد حل بشود. اينها قوه متفكره يك ملت هستند.
اگر دانشگاه را ما سست بگيريم و از دست ما برود، همه چيزمان از دستمان رفته است. يك مسئلهاي است كه نبايد شما بنشينيد كه من عمل بكنم! و نه من هم بايد بنشينم كه شما تنها، ما هر دو بايد دست به دست هم بدهيم، آنقدري كه من ميتوانم من انجام بدهم آنقدري كه شما ميتوانيد شما انجام بدهيد جوان هستيد، در مقابلشان بايستيد، صحبت كنيد، حرف بزنيد اشخاصي كه ميتوانند در آنجا بيايند حرف بزنيد، برويد پيدايشان كنيد.
برداريد برويد، دعوتشان كنيد به دانشگاه ننشينيد كه من تعيين كنم. البته من آسيد عليآقا [خامنهاي] را صالح ميدانم براي اين كار لكن ننشينيد كه من دعوت كنم. لازم نيست كه يكي باشد.
هر چند روز يك دفعه يك نفر، اجتماع كنيد از همان دانشگاه و يك نفر از همين آقاياني كه صحبت ميتوانند بكنند، حرف ميتوانند بزنند، بياوريد دانشگاه صحبت بكنند برايشان. حاضر به صحبت هم اينقدرها نيستند اينها، فقط اخلال ميخواهند بكنند.
* دانشگاه مبدا همه تحولات است
دانشگاه مبدا همه تحولات است. از دانشگاه سعادت يك ملت و در مقابل سعادت، شقاوت يك ملت سرچشمه ميگيرد. دانشگاه را بايد جديت كرد، جديت بكنيد دانشگاه را درستش بكنيد، دانشگاه را اسلامياش كنيد. مملكت ما براي اسلام زحمت كشيده است و بايد براي اسلام زحمت بكشد و ميكشد و همه چيزش بايد اسلامي بشود.
* دانشگاهها نبايد ما را به دامن آمريكا بكشاند
بايد آنهايي كه به اين كشور علاقه دارند، آنهايي كه به اين ملت علاقه دارند آنهايي كه خودشان وابسته نيستند و خدمتگذار ابرقدرتها نيستند، آنها همت كنند به اينكه دانشگاه را يك مركزي درست كنند كه مركز علم و تهذيت باشد كه همه تخصصها در خدمت خود كشور باشد نه اينكه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن آمريكا بكشد. متخصص بشود و با آن تخصصش به كشور ما ضربه وارد كند هر چه متخصص بدتر آن كسي كه مذهب نشده است و آن كسي كه براي كشور خودش احساس نگردد كه من براي اين كشور هستم و از اين كشور، من استفاده كردهام و استفاده علمي را بايد به اين كشور تحويل بده، اگر اين احساس نباشد و اين باور نباشد دانشگاه بدترين مركزي است براي اينكه ما را به تباهي بكشد.
* دشمن انحراف را از مدرسه و دانشگاه آغاز ميكند
عزيزان من منحرفين و كساني كه ميخواهند اين مكتب به آخر نرسد و آنهايي كه از مكتب اسلام سيلي خورده اند و آنهايي كه مكتب اسلام را بر خلاف مصالح خودشان ميدانند و بر خلاف مصالح اربابانشان ميدانند اول نظرشان به اين است كه از مدرسههايي كه كودكان ما جوانان ما، جوانان نورس ما در آنجا براي تحصيل كمال رفتهاند. از آنجا انحرافات را شروع كنند آنها درصدد اين هستند كه مدارس كه منشا همه بركات هست و جوانهاي نورسي كه بايد اين كشور را به رشد خودش برسانند و از دست اجانب نجات دهند، آنها را منحرف كنند. و لهذا ميبينيد كه از آن دبستان تا دانشگاه مركز توطئه است و شماها هدف آنها هستيد و ميخواهند شما را از اسلام عزيز منحرف كنند. و دانشگاهها و دبيرستانها و دبستانها و تمام مراكز علم و تذهيب را مبدل كنند به مراكزي كه اگر در آنجا علم تحصيل بشود به نفع قدرتهاي بزرگ باشد. و هر چه در آنجاها و در آن مكانهاي مقدس، هر چه فرآوردههاي باشد. فرآورد به نفع ابرقدرتها.
قدم اول آنها از همان كودكستان شروع ميشود، و هر چه جوانها و كودكهايمان بالاتر بروند قدمهاي بعدي آنها هم به دنبال آنهاست. از كودكستان تا دانشگاه مركز جولان دستهاي خبيث استعمار و آنها خوب ميدانند كه اگر اين نوباوگان را از راه مستقيم و صراط الله خارج كنند و به مقاصد شوم خودشان خواهند رسيد. لذا كوشش آنها و هدف آنها از كودكستان شروع ميشود و تا دانشگاهها جريان دارد. و مراكزي كه بايد براي اصلاح جامعه، اصلاح جامعه در معنويات و اصلاح جامعه در ماديات، ذخايري باشد براي كشور عزيز ما آنجا را به فساد بكشند و بعد كنار بنشينند و به اين جوانهاي، ما نگاه كنند كه اين منحرفين كارهاي خودشان را انجام دادهاند و فساد را به دست شما ميخواهند اجرا كنند.
* دانشجويان بايد هميشه بيدار باشند
اصلاح كشور در گروه اصلاح مراكز علمي شما جوانها در سرتاسر كشور از كودكستان كه محل اطفال است تا دانشگاه كه محل علم و محل دانش و تهذيب بايد باشد، بايد بيدار باشيد و خودتان اين مراكز را از فساد حفظ كنيد. و هميشه هم حساس باشيد در آن، هيچ وقت خيال نكنيد كه نه، تمام شد مسئله. دانشگاه جوري است كه نظرهاي فساد دنبالش است به اينكه يك كار خلافي بشود در آن دنبالش است، موفق انشاء الله نشوند و هميشه بايد انسان حساس باشد كه نگذارد اين سنگري كه ميتواند همه چيز را درست كند و ميشود كه همه چيز را به هم بزنند، يك وقت از دستتان اين سنگر گرفته بشود يك خللي در آن واقع بشود.
تبليغات اينها براي ما ضررش بيشتر از جنگها است. ساده نبايد برخورد كرد با اين تبليغات ما از جنگ چه ترسي داريم؟ يك ملتي كه حاضر است براي شهادت و شهادت را فزو عظيم ميداند، چه باكي از اين مسائل دارد؟ از اين باكي نيست آن كه انسان را ميترساند اين تبليغاتي است كه بيخ گوش اينها يكي يكي گفته ميشود و بعد يك جمعيتي ميشوند و بعد زيادتر، از اين شيطنتهاي بايد يك قدري ترسيد و توجه به آن كرد.
ما الان بعد از اينكه انقلاب به پيروزي رسيده است. تا حدودي الان وقتي است كه ما در امتحان هستيم كه حالا كه ما آزادي پيدا كرديم، اين آزادي را صرف چه ميكنيم. آزادي پيدا كرديم آزادي! حالا من آزادم كه هر كاري ميخواهم بكنم؟ آزادم كه به هر كه ميخواهم اذيت بكنم؟ آزاد كه هر چه ميخواهم بنويسم؟و لو به ضد اسلام باشد ولو به ضد منافع مملكت باشد. اين آزادي است؟! اين را ما ميخواستيم؟ ما آزادي ميخواستيم با آزادي در پناه اسلام ميخواستيم؟ ما اسلام ميخواستيم اسلام هم آزادي دارد، اما آزادي بي بند و باري نه. آزادي غربي ما نميخواهيم. بي بند و باري است آن. هر كس با هر جوري ميخواهد!؟
هر چه هر چه؟! نيست آنطور.
آزادي كه ما ميخواهيم آزادي در پناه قرآن ما ميخواهيم... ما ميخواهيم يك جمعيتي نوراني پيدا بكنيم. يك قشرهاي نوراني كه وقتي وارد ميشويم در يك دانشگاهي، علمش نوراني، علمش نوراني، اخلاقش نوراني، همه چيزش نوراين باشد؛ الهي باشد. پيروزي نه براي اين است كه برسيم به يك مثلا آزادي؛ برسيم به يك استقلالي و منافع براي خودمان باشد، همين؛ همين ديگر تمام؟ حالا كه ديگر منافع مال خودمان شد، ديگر كاري نداريم؟! اينها مقدمه است. همهاش مقدمه اين است كه يك ملت انسان پيدا بشود؛ يك ملتي كه روح انسانيت در آن باشد پيدا بشود؛ تحول پيدا بشود و در خود اشخاص.
آيا به نفع دانشگاه هست كه جوانهاي ما تحصيل نكنند؟ هر روز توي دانشگاه بيايند يك بساطي درست كنند. يك ميتينگي درست كنند، يك اغتشاشي ايجاد كنند كه جوانهاي ما درس نخوانند؟ اين به نفع كيست؟ به نفع مملكت ماست اين؟ ما اگر دانشگاهمان خوب باشد دانشگاهمان صحيح عمل كند به نفع ملت است يا به ضرر ملت؟ خوب شما نميگذاريد كه دانشگاه راه بيفتد اين به نفع كي تمام ميشود؟ اين هم به نفع خارج. براي اينكه همانطوري كه آن دستها نميگذاشت كه دانشگاه جريان صحيحش را پيدا كند كه ما در اين مطالب هم محتاج بشويم به خارج. دستمان را پيش غير دراز كنيم. اينها هم دارند همين كار را انجام ميدهند كه ما در همه چيزمان محتاج به خارج باشيم. ما هر يك از كارهاي اينها را وقتي بنشينيم حساب كنيم اينها به نفع آمريكا بيشترش ميشود.
* نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود
و اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاي خودي منحرف كنند و به سوي شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هر چه ميخواهند انجام دهند.
اينان كشور را به غارتزدگي و غربزدگي بكشانند و قشر روحاني با انزوا و منفوريت و شكست قادر به جلوگيري از نباشد و اين بهترين راه است براي عقب نگه داشتن و غارت كردن كشورهاي تحت سلطه زيرا براي ابرقدرتها بيزحمت و بيخرج و در جوامع ملي بيسر و صدا هر چه هست به جيب آنان ميريزد.
پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازي است بر همه ما لازم است به متصديان كمك كنيم و براي هميشه نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود و هر جا انحرافي به چشم خورد با اقدام سريع به رفع آن بكوشيم و اين امر حياتي بايد در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گيرد كه نجات دانشگاه از انحراف نجات كشور و ملت است.
* سرنوشت نظام بعد از تودههاي مردم در دست تحصيلكردگان است
همه ميدانيم كه سرنوشت يك كشور و يك ملت و يك نظام، بعد از تودههاي مردم در دست طبقه تحصيلكرده است و هدف بزرگاستعمارنو به دست گرفتن مراكز اين قشر است.
كشور ما در دهههاي اخير هر چه صدمه ديده و رنج كشيده است از دست خائنين اين قشر بوده است. وابستگي به شرق و غرب توسط غربزدگان و شرقزدگان و به اصطلاح روشنفكران كه از دانشگاهها برخاستهاند ولي چهارچوب فكريشان در مدارس ابتدائي و متوسطه درست شده است.
به فرهنگ، دين و كشورمان صدمههاي بيشمار زدهاند، چراكه اين افراد براي تكميل وابستگي به شرق و غرب و اخيرا آمريكا هر كاري كه توانستهاند به نفع آنان انجام دهند، دادند. چون درس خوانده بودند با كوله بار غربزدگي و شرقزدگي چون دزداني كه با چراغ آيند، براي اربابان و كعبههاي آمالشان گزيدهتر كالاها را انتخاب كردند.
*دانشجويان و اساتيد در مقابل غرب قيام كنند
شما دانشجويان عزيز خودتان درصدد باشيد كه از غربزدگي بيرون بيائيد و گمشده خود را پيدا كنيد. شرق، فرهنگ اصيل خود را گم كرده است و شما كه ميخواهيد مستقل و آزاد باشيد بايد مقاومت كنيد و بايد همه قشرها بناي اين را بگذارند كه خودشان باشند. بايد كشاورزان درصدد باشند كه روزي خودشان را از زير زمين بيرون بياورند و كارخانهها خودكفا باشند تا صنايع كشورمان رشد پيدا كند.
همچنين دانشگاهها خودكفا و مستقل باشند تا نياز به غرب نداشته باشيم. جوانان ما، دانشمندان ما، اساتيد دانشگاههاي ما از غرب نترسند، اراده كنند در مقابل غرب قيام كنند و نترسند.
احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگي مصنوعي به صنعتهاي بزرگ كشورهاي خارجي حقيقتي است انكار ناپذير، و اين به آن معني نيست كه ما بايد در علوم پيشرفته به يكي از 2 قطب وابسته شويم.
دولت و ارتش بايد كوشش كنند كه دانشجويان متعهد را در كشورهايي كه صنايع بزرگ پيشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نيستند، بفرستند و از فرستادن به آمريكا و شوروي و كشورهاي ديگر كه در مسير اين 2 قطب هستند، احتراز كنند، مگر انشاء الله روزي برسد كه اين 2 قدرت به اشتباه خود پيبرند و در مسير انسانيت و انسان دوستي و احترام به حقوق ديگران واقع شوند، يا انشاء الله مستضعفان جهان و ملتهاي بيدار و مسلمانان متعهد آنان را به جاي خود نشانند، به اميد چنين روزي.
اتفاقي نيست كه مراكز تربيت و تعليم كشورها و از آن جمله كشور ايران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصا غربيها و اخيرا آمريكا و شوروي قرار گرفت و زبانها و قلمهاي غربزدگان و شرقزدگان آگاهانه يا ناآگاه و اساتيد غربزده و شرقزده دانشگاهها در طول مدت تأسيس دانشگاهها و خصوصا دهههاي اخير اين خدمت بزرگ را براي غرب و شرق انجام دادند، هر چند در بين ارباب قلم و زبان و اساتيد، اشخاص متعهد و متوجهي بودند و هستند كه برخلاف آن مسير بودند و ميباشند، لكن مع الاسف در اقليت چشمگير بودند.
هجوم دانشجويان پس از طي كردن دورههاي تحصيلي با آموزشهاي غربي و شرقي در دبيرستانها و دانشگاههاي ايران به سوي غرب و احيانا شرق كه رهآوردي جز فرهنگ غربي و شرقي نداشت، چنان فاجعهاي به بار آورد كه همه ابعاد جامعه ما را بيقيد و شرط وابسته بلكه تسليم به ابر قدرتها كرد به طوري كه جامعه ما با ظاهري ايراني-اسلامي محتوايي سرشار از غرب و شرقزدگي داشت و مع الاسف پس از گذشت سه سال از پيروزي انقلاب و مقاومت و ايستادگي جمهوري اسلامي در مقابل شرق و غرب و مكتبهايانحرافي آنان و وفاداري اين جمهوري به اسلام به عنوان نفي كننده جميع وابستگيها و انحرافات، باز گرفتار گروهها و گروهكهاي وابسته به يكي از 2 قطب و سر سپرده مكتبهاي انحرافي و وابسته به يكي از آنان ميباشيم. و نيز مواجهيم با افرادي از اين منحرفين كه در مراكز تربيت و تعليم نفوذ كردهاند و با مجال دادن به آنان، خطر به انحراف كشيدن جوانان و نونهالان بسيار است كه خداي ناكرده با انحراف و وابسته شدن فرزندانمان به فرهنگ غرب يا شرق، تمام ابعاد جامعه يا وابسته و تسليم غرب خواهد شد و يا شرق، و تمام كوششها و زحمات ملت و خون جوانان و عزيزان آنان به هدر خواهد رفت.
* اساتيد و دانشجويان محيط آموزشي را از لوث عوامل فساد پاك كنند
اكنون بر دانش آموزان و دانشجويان عزيز و اساتيد و معلمان متعهد است كه با تمام توان و قدرت در شناسايي عوامل فساد كوشش كنند و محيط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاك نمايند و گمان نشود كه اين نفوذ فقط براي انحراف دانشگاههاست، كه منحرفين و منافقين براي نفوذ در دبيرستانها بلكه دبستانها اهميت بيشتري قائلند تا جوانان را براي انحراف دانشگاهها مهيا كنند، آنان ميدانند اگر نوباوگان در مراكز آموزش تربيت صحيح شوند و حيلههاي استعمارگران را احساس و توطئههاي همه جانبه آنان را لمس كنند، در دانشگاه براي عمال استعمار توفيق كمتري حاصل ميشود و لهذا در دبستانها و دبيرستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهاز استعماري شرق و غرب براي ورود به دانشگاه اهميت خاصي احساس ميكنند.
از اين رو است كه بايد دستگاههاي آموزشي متعهد و دلسوز براي نجات كشور اهميت ويژهاي در حفظ نو پايان و جوانان عزيزي كه استقلال و آزادي كشور در آينده منوط به تربيت صحيح آنان است قائل باشند و نيز از اين رو است كه نقش معلمان و اساتيد در تربيت و تهذيب دانش آموزان و دانشجويان به عنوان اساسيترين و مؤثرترين نقش مطرح ميگردد و همه ديديد كه گرايش آنان به شرق و غرب براي كشورمان چه فاجعهها آفريد و دانشگاهها را به صورت دژ محكمي براي خدمت به شرق و غرب درآورد و اكثريت قاطع غرب و شرقزدگان اين مملكت را به عنوان فارغ التحصيلان تحويل جامعه داد.
* جوانان را نسبت به توطئههاي 2 قطب قدرت و مكر آگاه كنيد
اكنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستاني و دبيرستاني است تا با كوشش خود جواناني را تحويل دانشگاهها دهند كه با آگاهي از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غني و مستقل اسلامي ايراني تكيه كنند و بر اساتيد متعهد است تا با باز شدن دانشگاهها در صورت مشاهده انحراف و گرايش جوانان به يكي از 2 قطب قدرت و مكر، آنان را به توطئهها و شيطنتها آگاه كنند و جواناني متعهد نسبت به مصالح كشور و آگاه به اهداف اسلام تحويل جامعه دهند و مطمئن باشند كه با اين خدمت، استقلال و آزادي كامل ميهن عزيزشان تضمين خواهد شد.
© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است