دکتر بهروز سپيدنامه استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه ايلام عنوان کرد: با توجه به سرعت و دقت شکلگيري آموزش مجازي در دانشگاه ايلام، ميانگين نمرهي دانشگاه را در دو بُعد آموزش و پشتيباني فني، عالي ارزيابي ميکنم/ درس روش تحقيق از جمله دروسي است، که نياز به تجربه انديشيده و تجربهي زيستهي آموزشيار دارد/ براي ارتقاء سطح کيفيت آموزش لازم است، که آموزشياران عالمانه و بهروز، وارد ميدان آموزش شده و از ظرفيت حداکثري سامانه آموزش مجازي براي انتقال پيام استفاده نمايند/ در ترم گذشته؛ درس روشهاي تحقيق کيفي 2 واحدي، که بايد در 14 ارائه ميشد، در 33 جلسه با ميانگين هر جلسه 90 دقيقه ارائه نمودم.
اشاره:
دکتر بهروز سپيدنامه استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه ايلام از پژوهشگراني است، که در کارنامهي پژوهشي خود رتبههاي متعددي نظير مقام اول کشوري پژوهش وزارت آموزش و پرورش در سال 1390 را دارد. همچنين وي با انجام بيش از 23 طرح ميداني، در سالهاي 1377، 1382، 1388، 1389، 1390و 1395 به عنوان پژوهشگر برتر استان ايلام انتخاب گرديده است.
علاوه بر اين دکتر سپيدنامه طي سه دوره متوالي در سالهاي 1398، 1399 و 1400 به عنوان مدرس برگزيده گروه علوم اجتماعي دانشگاه ايلام انتخاب شده است.
دکتر سپيدنامه در ترم گذشته در روشهاي تحقيق کيفي، را به نحو مناسبي ارائه داد، لذا براي آشنايي خوانندگان مصاحبهاي با يشان در قالب سئوال و جواب به شرح ذيل طرح گرديد:
1-وضعيت آموزش مجازي در دانشگاه ايلام را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
دانشگاه ايلام از جمله دانشگاههايي است، که به سرعت به قافلهي آموزش مجازي پيوست و در اين مسير، به زيبايي عمل نمود. همکارانم در بخش آموزش، به خوبي وارد ميدان شدند و کارشناسان رايانه نيز پشتيبانيهاي فني در خور توجهي ارائه نمودند. به طور کلي، ميانگين نمرهي دانشگاه ايلام را در دو بُعد آموزش و پشتيباني فني، عالي ارزيابي ميکنم.
2-چه راهکارهايي براي ارتقاء کيفيت آموزش مجازي در دانشگاه داريد؟
مدلهاي آموزشي از مدل ارتباطات پيروي ميکنند. مهمترين ارکان مدل ارتباطات، فرستنده، گيرنده، وسايل انتقال پيام و بازخورد (feedback) ميباشند. ارتباط مؤثر زماني اتفاق ميافتد، که با انتقال پيام، شاهد پديد آمدن فضاي بينالاذهاني مشترک بين فرستنده و گيرنده پيام و بازخورد مناسب باشيم. چنانچه پيامي از سوي فرستنده ارسال گردد، اما با بازخورد گيرنده مواجه نشود، ارتباط به رابطه تبديل ميشود. ارتباط، مبتني بر ديالوگ و رابطه، مبتني بر تک گويي و مونولوگ است.
براي ارتقاء سطح کيفيت آموزش لازم است، که آموزشياران عالمانه و بهروز، وارد ميدان آموزش شده و از ظرفيت حداکثري سامانه آموزش مجازي براي انتقال پيام استفاده نمايند. تدوين پاورهاي آموزشي با رعايت استانداردهاي لازم (محتواي علمي و جلوههاي بصري)، بهرهگيري از وبکم در کنار ساير مؤلفههاي آموزش (نظير شيوههاي افزايش مشارکت، روشها کنترل و ارزشيابي) به همراه پايبندي به اخلاق حرفهاي ميتواند موجبات موفقيت آموزشياران را فراهم نمايد.
از سويي ديگر، دانشجويان نيز بايد از شاخصهاي علمي و پروتکلهاي آموزش مجازي پيروي نموده و مشتاق و فعال در جلسات حضور يابند. برخي از اين انگيزهها و سوائق آموزشي خارج از کنترل آموزشيارانند و برخي ديگر را ميتوان ايجاد کرد.
3-به نظر شما مهمترين وجه تمايز آموزش مجازي با آموزش حقيقي چيست؟
مهمترين وجه تمايز و تفاوت آموزش مجازي و آموزش حقيقي در تکوين «جامعهپذيري علمي» و «جامعهپذيري دانشگاهي» است. اين دو نوع جامعهپذيري حاصل حضور فيزيکي فرد در ميدان دانشگاه و خُرده ميدانهاي آن نظير خوابگاه، تشکلات مختلف دانشجويي، اردوها، برنامهها و ... ميباشند. حضور فرد در ميدان علم و خُرده ميدانهاي آن سبب پديد آمدن مراودههايي ميگردد، که به تکوين منش دانشجويي و علمي او خواهد انجاميد. آموزش مجازي، فرصت چنين مراودههايي را به حداقل ممکن رسانده است و بايد در خصوص تکوين شيوهاي جديد از جامعهپذيري علمي و دانشگاهي در شرايط آموزش مجازي چارهانديشي نمود.
4-با توجه به اينکه يکي از مهمترين دروس حوزه علوم اجتماعي، درس روش تحقيق است در خصوص ويژگيهاي مدرسين اين درس توضيح دهيد؟
درس روش تحقيق از جمله دروسي است، که نياز به تجربه انديشيده و تجربهي زيستهي آموزشيار دارد. تجربهي انديشيده و آگاهانه مربوط به مطالعات فرد در حوزهي تخصصي روش تحقيق است. اين مطالعات بايد به روز باشند. استناد آموزشيار به دانستگيهاي قديمي يا منابع نامناسب، سبب ميشود، که از کاروان روش تحقيق جا مانده و مطالبي را به فرگيران عرضه نمايد، که کاربرد و کارايي چنداني ندارند.
منظور از کارايي آن است، که درس روش تحقيق بايد بتواند دانشجو را براي نگارش پاياننامه و رساله و نيز طرحهاي پژوهشي آماده کند. بر اين اساس، آموزشيار در کنار مفاهيم نظري بايد به جنبههاي کاربردي مفاهيم نيز نظر داشته باشد، و اين امر زماني محقق ميشود، که وي داراي تجربهي زيستهي انجام طرحهاي پژوهشي باشد. البته اين تجربهي زيسته لازم است، که در مسير اصلي و علمي رخداده باشد.
برخي از افراد با منطقي کاسبکارانه، سراغ تجارب زيستهي پژوهشي ميروند و با اتخاذ رويهي پيمانکاري، هر کدام از بخشهاي طرح پژوهشي تصويب شده را به شخصي واگذار نموده و در نهايت به کولاژ بخشهاي مختلف، که توسط اشخاص مختلف تدوين شدهاند ميپردازند.
يک فرد محقق در حوزه روشهاي تحقيق کمّي، علاوه بر آشنايي و تسلط به مباني روش تحقيق بايد با مباحث آمار پيشرفته و نرمافزارهاي آماري آشنايي کافي داشته باشد. در حوزهي روشهاي تحقيق کيفي نيز وضعيت چنين است و شخص محقق بايد علاوه بر تسلط به مباني و مفاهيم روشهاي تحقيق کيفي بايد به تکنيکهاي جمعآوري دادهها نظير مصاحبه و شيوههاي کدگذاري و اعتباريابي کاملاً مسلط باشد.
ميدان روشهاي تحقيق کيفي در علوم اجتماعي بسيار دشوارتر از روشهاي تحقيق کمّي است، زيرا علاوه بر مهارتهاي پژوهشي، نيازمند مطالعات وسيع محقق در حوزه ادبيات به منظور افزايش دامنهي لغات و مفاهيم و نيز وسعت بخشيدن به گسترهي خيال و استعارهپردازي است. چون مهمترين بخش اين روش، کدگذاري است و کدگذاري نيازمند خلاقيت محقق در بهگزيني مفاهيم و آفرينش مفاهيم و مقولات است. گاهي مشاهده ميشود، که افراد براي سرپوش نهادن به ضعف ادبي و پژوهشي خود، اقدام به دادهسازي و سناريو نويسي ميکنند. با درنگ در برخي از مقالات کيفي منتشر شده در مجلات ميتوان اين آسيب را به عينه مشاهده نمود.
روشهاي تحقيق کيفي حوزهاي سهل الممتنع است و همين امر سبب شده، که بعضي از افراد با مطالعه يکي دو کتاب يا حضور در يک کارگاه، امر بر آنان مشتبه شده و داعيهدار اين حوزه از روش گردند.
دروس کاربردي مانند روشهاي تحقيق، نظير درس طراحياند، که لازم است مدرس هم بر مباني نظري تسلط داشته باشد و هم اينکه خود طراح باشد، در غير اين صورت دچار فرسايش مشروعيت خواهد گشت و نداي «اين منم طاووس عليين شده»ي او، به جايي نخواهد رسيد.
5-شما نيمسال تحصيلي گذشته، درس روشهاي تحقيق کيفي را به صورت مجازي ارائه کرديد و گويا براي اين درس 2 واحدي زمان بيشتري از جلسات تعيين شده صرف کرديد. لطفاً در اين خصوص توضيح بدهيد؟
بله؛ بنده بعد از مدتها تدريس روشهاي تحقيق کمّي در علوم اجتماعي و انجام پژوهشهاي متعدد ميداني، آشنايي با آمار و نرمافزارهاي کمّي، به سمت روشهاي تحقيق کيفي تغيير پارادايم دادم. بهرهگيري از محضر اساتيد مجربي نظير دکتر مقصود فراستخواه و مطالعه منابع مختلف و متعدد روشهاي پژوهش کيفي و تجربه زيسته در اين ميدان، سبب شد تا حدودي با اين حوزه از روش آشنا شده و بدان احساس دلبستگي پيدا کنم. لذا تلاش نمودم هر آنچه را که از تجارب عملي و نظري آموخته و کسب کردهام در اختيار دانشجويانم قرار دهم.
درس روشهاي تحقيق کيفي يک درس 2 واحدي است، که براي دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي و مطالعات فرهنگي ارائه ميشود. استاندارد برگزاري جلسات براي دروس2 واحدي در آموزش مجازي حدود 14 الي 16 جلسه است و بنده توفيق اين را داشتم، که اين درس را در 33 جلسه با ميانگين هر جلسه 90 دقيقه ارائه نمايم.
براي هر جلسه تدريس، پاورپوينتي متشکل از اسلايدهاي متنوع در نظر گرفته شد. پاورها از منابع مختلف و معتبر تهيه شده بودند و در صفحه آرايي آن ها تلاش شد، که جذابيت هاي بصري رعايت گردد، تا امکان ارتباط با مطالب فراهم شود. شيوه تنظيم اين پاورها به گونه اي بود، که دانشجو در پايان ميتوانست از آنها به عنوان يک منبع درسي بهره جويد. در اکثر جلسات، از وب کم استفاده نمودم و تمامي جلسات بلا استثنا ضبط شدند.
به منظور بهره گيري از حداکثر زمان ممکن جهت ارائه مباحث درسي، درس روش تحقيق کيفي هر هفته در دو جلسه مجزا برگزار گرديد. يک جلسه مخصوص ارائه مباحث درسي توسط مدرس و جلسه ديگر جهت ارائههاي دانشجويي بود. در برخي از هفتهها، دفعات تشکيل جلسات بيشتر ميشد. در جلسات ارائه دانشجويي، دانشجو ميبايست پاور ارائه مربوطه را تهيه نموده و جهت بررسي و اصلاح براي مدرس خود ارسال نمايد و مدرس نيز تمامي پاورها را از نظر فرم و محتوا بررسي و نکات لازم را جهت حک و اصلاح به دانشجو يادآور ميشد.
دانشجويان در فرصتي غير از زمان کلاس، تکاليف محوله را ارئه نموده و مباحث آنان توسط مدرس مربوطه نقد و تکميل ميشد. مهمترين اصلي که دانشجويان در تنظيم پاور مي بايست رعايت مي کردند، ارائه مطالبي بود که جنب? کاربردي داشتند.
براي اکثر مباحث کلاسي، تکليفي در نظر گرفته شد و در گروه واتساپي نسبت به نقد و بررسي آنها توسط مدرس اقدام گرديد. چنين تمريناتي، جهت نزديک کردن حوزه نظر به عمل و ايجاد فضاي گفتوگو و مفاهمه بود.
6-لطفاً تعداد ساعات برگزار شده و ميانگين آنها را به تفصيل توضيح بدهيد؟
جلسات اختصاصي تدريس بنده، 19 جلسه بود، که در 1704 دقيقه و با بهرهگيري از 635 اسلايد برگزار شد. ارائههاي دانشجويي (که توأم با مشارکت مدرس در تصحيح و تکميل مباحث بود) در 14 جلسه و 1103 دقيقه و 284 اسلايد انجام پذيرفتند. به طور کلي 33 جلسه در 2807 دقيقه و 919 اسلايد برگزار شد.
ميانگين دقايق هر جلسه براي مدرس، 90 دقيقه با ميانگين 34 اسلايد بود. اين ميانگين براي ارائههاي دانشجويي هر جلسه 79 دقيقه و ميانگين 21 اسلايد بود.
7-معمولاً چه مباحثي در درس روشهاي تحقيق کيفي مد نظر شما بود؟
در آغاز بحث، چند جلسه را به مباني فلسفه روش تحقيق اختصاص دادم. چون بدون درک فلسفه روش، امکان درک صحيح روش تحقيق ميسر نيست و اين مسئله مهمي است، که ممکن است مورد غفلت مدرسين قرار گيرد. اصول و مباني روشهاي تحقيق کيفي، بخش عمدهاي از جلسات تدريس را به خود اختصاص دادند. در کنار اين مباحث براي آماده ساختن دانشجويان جهت نگارش پروپوزال و پاياننامه، جلساتي به اصول پروپوزال نويسي کيفي اختصاص يافت. در پايان، در خصوص روشهاي تحقيق ترکيبي نيز مباحثي ارائه گرديد.
در ارائههاي دانشجويي به روشهاي زير پرداخته شد. همانگونه که خدمتتان توضيح دادم تمامي مباحث ياد شده توسط مدرس تصحيح و تکميل ميشدند:
1. تحليل تماتيک ، 2. گراندد تئوري، 3. تحليل محتواي کيفي، 4. پديدار شناسي، 5. اقدام پژوهي، 6. تحليل گفتمان، 7. روايت پژوهي، 8. هرمنوتيک، 9. روش شناسي مردمي، 10. مطالعات پسا استعماري، 11. تحليل ژانر، 12. مطالعه موردي، 13. روش تاريخي، 14. تحليل نشانه شناسي، 15. قوم نگاري.
8-شيوههاي ارزشيابيتان چگونه است؟
مهمترين بخش ارزشيابي، ارزشيابي مستمر دانشجو در طول نيمسال تحصيلي است. به طور کلي شاخصهاي زير در ارزشيابي مد نظر بوده:
1. حضور موثر دانشجو در کلاس و مشارکت در مباحث، 2. ارائه کلاسي، 3. انجام تکاليف و تمرينات، 4. آزمون دانشي: از مباحث کلاسي و منابع معرفي شده، 5. آزمون تحليلي (کتاب باز) : به استناد منابع معتبر و با ذکر ارجاعات درون متني و ارجاع کتابنامه
9-نظرتان در خصوص برندسازي علمي در دانشگاهها چيست؟
امروزه هر کدام از دانشگاههاي کشور حداقل در يک رشتهي تحصيلي صاحب برندند. به نظر بنده ميتوان اين روند را به دروس آموزشي هر رشته تقليل داد. هر مدرس در درس خود ميتواند برندي براي دانشگاه محل خدمتاش ايجاد نمايد. البته اين هدف نيازمند استمرار و مداومت و اصل سرايت و انتشار است.
© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است