حجت الاسلام اکبر نژاد رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی: امام حسین(ع) برای مقابله با انحرافات عملی و فکری قیام کرد

حجت الاسلام اکبر نژاد گفت: جامعه اسلامي در عصر امام حسين(ع) دچار انحرافات رفتاري و فکري زيادي شد و کسي جرأت اينکه در برابر بني اميه بايستد نداشت و امت اسلامي به يک جامعه ايستا و دچار رخوت که کاري از دست شان برنمي آمد؛ تبديل شده بود که امام حسين(ع) در تقابل با اين انديشه ها و انحرافات قيام کرد اين همه مصيبت ديد تا اين جريانات را از بين ببرد.

حجت الاسلام مهدي اکبرنژاد در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومي در باره جريان شناسي انحرافات عملي پس از رحلت پيامبر(ص) که در نهايت به واقعه عاشورا انجاميد، گفت: در اين باره به چند مساله اساسي مي­توان اشاره کرد، يکي از جريان هايي که پيغمبر اسلام(ص) شديدا با آن مقابله کرد و  حاکميت آن جريان را بر جامعه اسلامي از بين برد جريان "طايفه گرايي"بود. همانطور که مي دانيم پيش از آمدن اسلام، جريان و حاکميت قبيله بر نظام اجتماعي سياسي آن دوران مشکلات زيادي را پديد آورده بود که پيغمبر(ص) شديدا با آن مخالفت مي کرد و اين نوع حاکميت را از عرصه اجتماعي حذف کرد.

وي ادامه داد: اما متأسفانه پس از رحلت پيغمبراسلام(ص) موضوع توجه به قبيله در دوره بعد از ايشان توسط برخي از افراد و بخاطر برخي مصالح و منافعي که داشتند إحيا شد و جريانات قبيله گرايي به عنوان يکي از جريانات حاکم مسلط کم کم در بدنه جامعه اسلامي نفوذ کرد .

حجت الاسلام اکبر نژاد افزود: بعد از رحلت پيامبر(ع) دومين جرياني که  رشد کرد و خيلي ها دنبال آن افتادند "قدرت طلبي" بود. ما در دوره پيغمبر(ص) اخلاص و فداکاري در بين قاطبه مسلمانان وجود داشت اما بعداز ايشان انديشه هاي قدرت طلبانه زنده شد و عده اي تلاش شان را گذاشتند تا حتما به قدرت برسند اين خود منشأيي شد براي مسايل و انحرافاتي که بعدا بوجود آمد.

حجت الاسلام اکبر نژاد  با بيان اينکه جريان سوم ثروت اندوزي بود، تصريح کرد: عده اي بعد از رحلت رسول خدا(ص) به ثروت اندوزي روي آوردند که اين امر معضلاتي را در جامعه رواج داد و آنهم پديد آوردن  نظام طبقاتي بود و بخصوص در دوران خليفه سوم اين موضوع به طور واضح مشهود است.

چهارمين نقطه انحرافي بعد از رسول خدا(ص) :  گسترش گناه و رفتارهاي شيطاني " بود که در دوره پاياني خلافت معاويه و آغاز حکومت يزيد کاملا مشهود است بطوريکه در جامعه رفتارهايي مي شد و گرايشات به مسايل شهواني و خوشگذراني  بسيار ديده مي شد.

وي  افزود: چهار نوع جريان انحرافي فکري خاص را هم در اين دوران مي بينيم که اولين آنها "تأکيد بر فرمانبرداري از حاکمان " بود .آنها (يزيد ومعاويه) با ساخت روايت هايي که به پيغمبر(ص) منسوب مي کردند مي خواستند مردم را به هر شکلي که ممکن است رهبري آنها را قبول کنند.

به گفته وي؛ آنها با اين ترفند دنبال اهداف خودشان بودند و مي خواستند جامعه را در برابر حاکميت واکنشي نشان نداده و آنها را مجبور به اطاعت بي چون و چرا از خود کنند.

حجت الاسلام اکبر نژاد در ادامه به دومين جريان که "لزوم همراهي با جماعت" بود، اشاره کرد و يادآور شد: در اين جريان و بااستفاده از اين حربه آنها اين امر را مطرح مي کردند که همه بايد با جماعت مسلمين همراه باشند و کسي حق مخالفت با آن را ندارد و اگر کسي اندک حرکتي نشان مي داد با همين حربه  او را مي کوبيدند و وقتي امام حسين(ع) به مدينه آمد، نمايندگان فرماندار مدينه به امام حسين(ع) گفت آيا از خدا پرهيز نمي کنيد که از جماعت مسلمين جدا شد ه ايد و باعث اختلاف بين مسلمانان گرديد ه ايد.

حجت الاسلام اکبر نژاد با بيان اينکه "حرمت نقض بيعت "سومين جريان فکري بود که حاکمان بني اميه روي آن تاکيد مي کردند، افزود: آنها روي اين مساله نيز پافشاري مي کردند و معتقد بودند چون با حاکم مسلمين بيعت شده هيچ کس نبايد آن بيعت را بشکند.

حجت الاسلام اکبر نژاد گفت: جبر گرايي" چهارمين جرياني است که توسط حاکمان بني اميه تبليغ مي شد و آنها مي گفتند هر اتفاقي مي افتد تقصير ما نيست و خدا خواسته .آنها نقل مي گفتند" اين حکومت يزيد دستوري از ناحيه خداست و مقدري است" و شما چه حق انتخاب نداريد و مردم بايد بپذيرند و اگر نخواهند کاري نمي توانند بکنند؟